حافظ فرمود :
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند (۷۰۰ سال پیش)
ملک الشعرای بهار پرسید :
در میخانه نبود بسته چرا حافظ گفت؟
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند؟ (قرن گذشته)
شهریار پاسخ داد :
در میخانه نبود بسته ولی حرمت می
واجب آمد که ملائک در میخانه زدند (معاصر)
در جای دیگر حافظ در آن شاه غزل مشهور خود می فرماید :
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندوش بخشم سمرقند و بخارا را
صائب تبریزی در پاسخ به حافظ می گوید:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
با خال هندوش بخشم سر و دست و دل و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافط که می بخشد سمرقند و بخارا را
این پاسخ بر شهریار گران میآید و به جانبداری حضرت حافظ ، شهریار می فرماید :
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندوش بخشم تمام روح و اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و دل و پا را
سرو دست و دل و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
پاسخهای زیادی از جدی و حکیمانه تا جفنگ و کوچه بازاری برای این رشته منظره ساخته اند که هیچ کدام ارزش تکرار ندارند. چون هیچ کدارم را نام آوری چون شهریار نسروده است.
اما بگذارید کمی هم دست به دامان طنز شویم ببینیم تلفن خانه شعرای مختلف وقتی خانه نیستند چگونه پیامها را دریافت می کنند !!